سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

سفر شمال

سانای جانم ، ای کسی که کودکی را دوباره با تو تجربه می کنم این بار می خواهم برایت از سفر بنویسم پس بر واژه ها سوار شو تا خاطرات سفر شش روزه برایت تداعی شود. بامداد شنبه ١٩ مرداد رخت سفر بستیم و کوله بارمان را برداشتیم ودل به جاده دادیم پیش رفتیم .مقصدمان دیار جنگل ودریا ،و باران ومه بود. بنابراین جاده فیروز کوه به شمال  را انتخاب کردیم به چند دلیل : تا حال این مسیر را نرفته بودیم دیدن پل ورسک و شهر زیبای آلاشت حرکت در طول دریا از بابلسر تا آستار.  روز اول چندان خوب نبود چون برای رسیدن به فیروز کوه باید آزاد راه تبریز تا پایتخت را  طی کنی دیدن بیابان خشک وبی آب وعلف خیلی خسته کننده است ...
13 مهر 1392

نیمه تیر ماه

 سانای جان: فعلا فرصت مسافرت طولانی نداریم ولی دو هفته یکبار میریم خانه روستایی مان در ولایت بابا بهروز دو شب و روز را در آنجا می گذرانیم و از هوای تمیز و طبیعت بکرش لذت می بریم. درخت های کوچولو را نگاه کن بار دادن   اینجا یه ذره بلند بود می ترسید پایین بیای جیغ می زدی. غروب زیبای خورشید اشعه های خورشید در هنگام غروب                                     &nb...
2 مرداد 1392

...

  عزیزم سانای نمی دونم چرا چند روزی هست که حس بروز کردن وبت را ندارم هر چی می نویسم ثبت موقت و عدم نمایش در وبلاگ رامی زنم   دختر رویایی من سانای ...
20 تير 1392

سانای در پارک

پارک شهر پارک جانبازان       پارک ترافیک قوناخلار باغی (پارک مسافر) غروب زیبای خورشید خورشید در دست تو کوهی که پشت سر نمایان هست میشو نام دارد دامنه های سرسبزش در تابستان و پیست اسکی آن در زمستان پذیرای مسافران زیادی هست                                            ...
20 تير 1392