سانای ، شهره پاکی

...

...

بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی پوشی به کام باده رنگین نمی نوشی ز جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می باید تهی است ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد...

...

آبشاری زیبا با طبیعتی بکر و فوق العاده که حس نشاط و آرامش وصف ناپذیری را به آدم می دهد دریچه ای رو به آب و روشنایی   هرکس به طریقی به فکر نان شب خود هست رستوانی در محوطه آبشار آب آبشار دودن پس از سر ریز شدن و طی مسیری  از شهر آنتالیا خود را به دریای مدیترانه می رساند و در آنجا آرام می گیرد .   ...