سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

روز میلاد تو

١٨  مهر روز میلاد توست  تو این روز طلایی تو امدی به دنیا  وجو پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتن تواین ماه وتو این روز از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا   الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر وجودت به افتخار بودن   همگی خوش اومدید شمع رو روشن کنم   واما حالا رقص سر کفشدوزک را برای خودت برداشتی چایی بعد از کیک می چسپه .نوش جان ودر آخر از خستگی وسط بادکنکها خوابت برد ...
20 مهر 1391

تولد دوسالگی

 عزیز من: روز" شنبه ١٨ مهر 88" دومین سالگرد تولدت بود. مرخصی گرفتم وخانواده پدری و خانواده خودم را برای جشن تولدوشام دعوت کردیم برخلاف سال گذشته جشن را قبل از شام برگزار کردیم که موقع عکس گرفتن خواب آلو نباشی این هم چند تا  عکس از جشن تولدت. راستی کیک تولدت را خاله جون پخته بود بخاطر دوسالگیت دو طبقه بودوعکستو هم طبقه اول گذاشته بود که اینجا مشخص نیست  خیلی هم خوشمزه بود دستش درد نکنه. ملوسکم تولدت مبارک بیا شمعها را فوت کن که صد سال زنده باشی   نوش جونت   از راست آیناز - دریا - سانای در حال خوردن ...
8 خرداد 1391

پرنسس من سانای

  سانای عزیزم شب دوشنبه با حضور خانواده پدری ومادری دریک جمع گرم ١٥ نفری سالگرد تولدت را جشن گرفتیم الهی که صد سال زنده باشی .                                   کارت دعوت                                              پرنسس من سانای ...
29 فروردين 1391

تولدت مبارک

  تولد تولد تولدت مبارک   بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ  و ميخک ميگن کهنه نمي شه تولدت مبارک تو اين روز طلايي تو اومدي به دنیا    وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما   تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز   از آسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن    يکي به نيت تو يکي از طرف من الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم   به خاطر و جودت به افتخار بودن      تو اين روز پر از عشق تو با خنده شکفتي    ب ا يه گريه ي ساده به دنيا بله گفتي     واسه تولد تو ...
18 مهر 1390

سانای 1456 روزه

          سانای هدیه خدا  ،١٤٥٦ روز هست که با من و در کنارمنی  و از این باهم بودن خیلی خرسندم عزیزم قلم من زیبا نیست نمیتونم احساسم که آنطور که باید بیان کنم  پنج سال هست که ماه مهر برایم یک شور وحال دیگری داره ان شالله  یه ذره که بزرگ بشی  شور وحال منو درک خواهی کرد که چطور درگیر تدارکات جشن تولدت هستم. غنچه من سانای     جشن تولدت رو شمع و چراغونش کن با گل هر ستاره، ستاره بارونش کن لبت شاد و دلت خوش، چو گل پر خنده باشی بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی میوه درخت  زندگی من سانای دوستت دارم &n...
12 مهر 1390