سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

مسافرت کرج و شمال (خونه عمه ها)

1391/5/17 13:24
2,715 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 20  تیر ماه به اتفاق آقاجان ومامان صغری به خونه عمه هات سفر کردیم .

ابتدا به خونه آیناز ینا توی کرج رفتیم .کرج جای بخصوصی برای گردش نداره برای همین یه روز به باغ وحش تهران ویه روز هم به بازار رفتیم .

 باغ وحش تهران

ورودی باغ وحش تهران

باغ وحش تهران

باغ وحش

آهوان زیبا

باغ وحش تهران

باغ وحش تهران

سانای وآیناز

سانای وآیناز

دلم خیلی برای حیوانای باغ وحش سوخت ما انسانها چقد بی رحم هستیم  که به خاطر خودمون زبان بسته هارا زندانی کردیم وضعیت بعضی ها واقعا اسفناک بود بخصوص خزندگانی که داخل آکواریوم بودن دو سه وجب بیشتر جا نداشتن.

 

                       تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

جمعه از کرج  به سوی شمال حرکت کردیم این بار از آزاد راه قزوین- رشت . جایی که بابات 5 سال از جوانیش رو  زمان ساخت این آزاد راه بدون ما اونجا گذرونده  .

قبلا دو یا سه بار از جاده قدیم قزوین ، به شمال رفته بودیم ولی این اولین بار  بود که از آزاد راه می رفتیم .بابات  در مسیر حرکت از هر نقطه جاده برامون خاطره هایی تعریف می کرد.من نام همه محل هارا ندیده می دونستم چون زمانی که به بابات زنگ می زدم ومی پرسیدم کجایی نام محلی که اونجا بود را برام می گفت وحالا یک به یک اونجا ها را برام نشون میداد.

زیر پل شاهرود

رود خانه شاهرود .

پل شاهرود

پل شاهرود توسط کارگاهی که زمانی بابات سرپرستش بود ساخته شده .

اسم این رود خانه راهم تلفنی خیلی از بابات شنیده بودم  چندین بار هم از این رود خونه ماهی  گرفته بود وبرای آکواریوم توی خونه آورده بود .برای همین دوست داشتم از نزدیک این رود را ببینم .

رودخانه شاهرود

شاهرود

سانای 

ما سه تا از بس کنار رودخانه موندیم  که آقاجان ومامان صغری هم هوس کردن وآمدن توی آب.

 سانای

در مسیر داخل ماشین شیطونی می کردی برای اینکه آرومت کنم روی پاهام نشوندمت ومترسکهایی که در مزارع بود را نشونت دادم وتو هم سرگرم شده بودی وهمش توی مزارع دنبال مترسک می گشتی .

اینجا هم چند تا سنگ پیدا کردی وداری مترسک درست می کنی تا کلاغا بترسن وفرار کنن.

مترسک

سد منجیل

سد منجیل

سد منجیل

سد منجیل

اینجا کم مونده بود باد تو رو ببره .فکر کنم مردم اینجا عادت کردن به این باد. واقعا برای ما که دو ساعت بیشتر نموندیم سخت بود.

درخت مقدس زیتون

در کنار درخت مقدس زیتون

بر شاخه درخت زیتون

بر شاخه زیتون

جاده رودبار

طبیعت زیبا - نزدیکی های رودبار برای استراحت توقف کردیم.

سانای وبابا

سانای 

اشتباه نکنید اینا سنگ نیستن بلکه کیسه های پلاستیکی هستند .

سانای

سفید رود

سفید رود

نقاشی خدا

من در کل عاشق طبیعتم بخصوص طبیعت شمال که کوه و دشت و جنگل و رود و دریا را یکجا در خودش جمع کرده . ولی ای کاش که با دستای خودمون این زیبایی ها نابود نکنیم .

سانای

 رشت - خانه سردار جنگل میرزا کوچک خان

سانای

شکار لحظه ای از سانای ومادر بزرگش

متاسفانه به خاطر تعطیلی نتونستیم از خانه  سردار دیدن کنیم. 

 

                 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

و اما بعد از جنگل و رود نوبت دریاست.

سانای

دخترم دیگه بزرگ شدی چون اصلا ازدریا واهمه نداشتی از همون  اول خودت رفتی توی آب .تازه می خواستی خودت به تنهایی بری پیش بابا و آقاجون که توی عکس مثل دو تا نقطه دیده می شن که من اجازه ندادم بابات خودش امد برد.

سانای

سانای

همه ساله من یا بابات اسم زیبایت را بر روی ماسه های ساحل حک می کردیم ولی امسال خودت وبدون اینکه ما بگیم نوشتی .

غروب  خورشید

غروب زیبای خورشید. در حال درست کردن قلعه ای

                 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

سانای

در کنار باغ کیوی - جاده تالش به آستارا

سانای

بعد از خرید از بازار آستارا برای صرف چای ورفع خستگی اینجا اتراق کردیم.

                 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

سانای

سانای در حال چیدن تمشک در گردنه زیبای حیران

سانای

داری تمشک هایی که خودت چیدی را نشون می دی .

 این ساعت بن تن هست به در خواست خودت از بازار آستار خریدی خیلی خوشت اومده بود عمدا دستت را بالا گرفتی که توی عکس دیده بشه البته فقط اون روز دستت کردی الان دیگه فراموشش کردی .

چند اسباب بازی دیگه هم خریدی که مشابه شون را داری بهت گفتم: سانای اینا چیه که می خوای بخری یه چیز مفیدی بخر به دردت بخوره .در جوابم گفتی: من بچه ام. بچه اسباب بازی می خره، مامان نیستم که لباس بخرم تو باید برام لباس بخری.

سانای

بر خلاف تصور من از تمشک خیلی خوشتت اومده بود بابات برات کلی تمشک چید.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز                       

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
17 مرداد 91 14:41
همیشه به گردش و سفر.ممنونم عزیزم.اون پست رو قبلا خونده بودم.
مامان نیایش
18 مرداد 91 11:16
به به چه گد (قد)خوش به حالتون خیلی عکس هات هم قشنگ شده دخملی اون مترسکت هم که فوق العاده است آفرین همیشه به گشت و گذار .............. ممنون مامانی ما هم به دعای شما محتاجیم
مامان اسرا واسما
19 مرداد 91 7:54
به فرق نازنینش کی اثر می کرد شمشیر / یقینا ابن ملجم وقت ضربت یا علی گفت . . . (با تسلیت ایام شهادت مولای متقیان در مناجات شبانه شبهای قدر را التماس دعا دارم.)
مامان اسرا واسما
19 مرداد 91 7:54
همیشه به گردش مهربونم
ریحانه کوچولو
21 مرداد 91 9:58
همیشه به گشت و گذار ماشالله خیلی شیرین زبانی خدا حفظت کنه.
مامان ساينا
22 مرداد 91 9:21
چقدر عكساي خوشكل موشكل گذاشته بودين...هميشه به تفريح و گردش
مهرانه مامان مهرسا
1 مهر 91 19:48
سلام خاله بي معرفت رشت اومديد و پيش ما نيومديد