سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

سفر به کلیبر- قلعه بابک

1391/1/7 17:05
8,846 بازدید
اشتراک گذاری

  ١٥فروردین ٨٩ صبح به طرف قلعه بابک حرکت کردیم تصمیم داشتیم موقع رفتن ازمسیر جاده ارس بریم وبرگشتنی از طرف  اهر بر گردیم .صبحانه را بعد از جلفا کنار رود ارس خوردیم با اینکه این مسیر را قبلا چندین بار رفته بودیم  ولی باز هم تازگی داشت جاده تنگ و کم عرض کنار رود ارس ،شهرها وروستاهای مرزی خودمون شهر های اون ور مرز ،شهر یا روستای غارت شده آذربایجان در جنگ با ارمنی ها ،حمام کردشت ،درختهای انار وحشی زالزالک ها ،سد خدا آفرین ،پل قدیمی خدا آفرین،مرز نوردوز (ارمنستان)،جنگلهای ارسباران  همه دیدنی هستن .در مسیر چندین بار برای استراحت وصرف چای توقف کردیم

حمام کردشت

نمای بیرونی حمام کردشت -جلفا

راه منتهی به حمام کردشت

راه منتهی به حمام کردشت

محوطه حمام کردشت

محوطه داخلی حمام کردشت

سقف حمام کردشت

سقف حمام کردشت

سانای

سانای در حمام کردشت

سانای

سانای

قلعه روبروی حمام کردشت

قلعه ای که در روبروی حمام کردشت واقع شده است .

کنار رودخانه مرزی ارس

کنار رودخانه مرزی ارس .جای بسیار زیبایی که برای استراحت توقف کردیم .

پل قدیمی خدا آفرین

پل قدیمی خدا آفرین

قدیما از روی این پل به اون ور آب رفت و آمد می کردن .

خا نه های غارت شده

خانه های غارت شده در جنگ آذربایجان و ارمنستان 

 بزرگنمایی از خانه های غارت شده

بزرگ نمایی از خانه های غارت شده .

به در وپنجره هم رحم نکردن  الهی توی هیچ نقطه دنیا جنگ وخونریزی وغارت نباشه .

طبیعت زیبای ارسباران

این هم نقاشی خالق یکتا در جاده کلیبر

 و بالاخره ٤ بعد از ظهر به کلیبر رسیدم بعد از صرف ناهار به سمت جاده که به قلعه منتهی می شد حرکت کردیم وشب را در محلی که برامسافرین اسکان داده می شد ماندیم شب خیلی سرد بود بخاری برقی تا صبح روشن بود.

محل اسکان مسافران

محل اسکان مسافران

جاده سحر آمیز

صبح اونروز که خواستیم به طرف قلعه حرکت کنیم باران می اومد وهوا مه آلود بود با این حال راه افتادیم بعد از کلی پیاده روی در قهوه خانه ای که  بالای کوه در مسیر قلعه بود چای کیک خوردیم وکمی خستگی در کردیم.بالای کوه هوا به قدری مه آلود بود که یک متر جلوتر را نمی شد دید من به قدری ترسیده بود بودم التماس می کردم بر گردیم بخصوص هم سیاهی از دور نمایان بود که گفتند گرگه ٠حرفهای از قبیل اینکه گرگ هوای مه آلود را دوست داره الان پشت سنگها کمین کردن یه دفعه حمله می کنن بیشتر منو می ترسوند .

مسیر قلعه بابک

قلعه بابک

مسیر قلعه بابک

گذرگاهی که به قلعه می رسید.

مردی که در قهوه خانه بود می گفت این مه از دیروز آمده یک هفته بیشتر مهمانمان خواهد بود.

 سانای در مسیر قلعه بابک

مسیر قلعه بابک

مسیر قلعه بابک

مسیر قلعه بابک

باز هم نقاشی خدا

عکسهایی که از بالای کوه مسیر قلعه بابک گرفته شده اند.

طبیعت زیبای کلیبر -قلعه بابک

آسمان گاهی مه آلود می شد

 طبیعت زیبا از قلعه بابک

گاهی صاف مثل آینه

وگاهی هم خشن وابری

دور نمایی از شهر کلیبر

 دورنمایی از قلعه

 دور نمایی از قلعه محصون در مه.

  تو هم به جز بغل بابات بغل هیشکی نمی رفتی .بابات تا اون بالا خودش تنهایی تو را بغل کرد ولی برگشتنی خوابیدی عموهات هم بغلت کردن

سانای در بغل عمو موقع پایین آمدن از قلعه

سانای در خواب ناز

سانای در خواب ناز در بغل عمو .

 غروب زیبای خورشید

 غروب خورشید در راه برگشت جاده کلیبر -اهر

سفر خاطره انگیزی بود به لطف خدا خوش گذشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان حنا
31 فروردین 91 23:56
وااااااااااای عزیزم با دیدن عکسا نمی دونی چقده دلم باز شد آخه ما اصالتا کلیبری هستیم و جایی که نمیتونم بگم شاید هم نشناسین سانای جون عزیز خاله مسافرت خوش گذشت کلیبر واقعا شمال ایران در آذربایجانه خوش به حالتون دلم واسه اونجاها تنگ شد
وحیده
27 فروردین 92 11:30
بسیار بسیار ممنون بابت گزارش وسفرنامه ی تصویری مفیدتون