سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

بدون عنوان

  سانای عزیز کلی عکس آماده کردم که بزارم تو وب فعلا وقتشو ندارم این چند روز هم نتونستم به خانه مجازی ات سر بزنم .اداره ،کار ،ماموریت سرم حسابی شلوغ بود. ساعت ٥ صبح یعنی سه ساعت ونیم دیگر  میریم کرج پیش آیناز جون .تا تورو ببینه بگه جانای گلدین .بعدش از جاده چالوس میریم شمال خونه عمه  و برگشتنی هم از گردنه حیران برمیگردیم . ان شالله مثل همیشه با خاطرات خوش برگردیم . دوستت دارم خیلی
25 شهريور 1390

از بازی هات

  عزیزم دنیای کودکی شیرینه  کارها وبازی های جالبی می کنی   یکی از بازی هات اینکه اسباب بازی وعروسکاتو می چینی برا فروش. من باید بیام ازت قیمت کنم و بخرم . سه تا صندلی داری پلاستیکی قرمز رنگ، صندلی بادی فیلی وصندلی تا شو کوچولو  . از صندلی میز آرایش من  هم بعنوان میز استفاده می کنی وصندلی ها  را دورش می چینی وبه قول خودت میز غذا خوری درست میکنی  وغذاتو باید اونجا بخوری با ما سر میز نمی شینی ومثل گارسون باید ازت بپرسم چی میل داری سه تا نوشیدنی آب ونوشابه وشربت پرتغال سفارش می دی ونوشیدنی ها را باید با سه تا استکان کارتونی بهت بدم. به هر ساز تو می رقصم تا شای...
17 شهريور 1390

روز کارمند

  عزیزم امروز روز کارمنده فکر کنم نمی دونی کلمه کارمند  یعنی چی.به زبان خودت حرف بزنم کارمند یعنی من، منی که صبح تا عصر تو را تنها می زارم می رم سر کار .  از عوض تو به مامان دریا ،به مامان علی وزهرا کوچولو  روز کارمند را تبریک می گم امیدوارم همیشه موفق باشند.از دوستای وبلاگی هم دقیق نمی دونم کدوم مامان مهربون وفداکار کارمنده که با ذکر اسمش بهش تبریک بگم البته شاغل بودن بعضی هاشون می دونم ولی شغل شریفشون نه . بهر حال مامان های کارمند روز کارمندمبارک ...
4 شهريور 1390

سوارکاری

پارک - بهار 87 تابستان 87 مجتمع تفریحی غار علیصدر- تابستان 88 تا حال دختر سگ سوار دیده بودین عید ٨٩ -  سانای سوار بر ماشین علی کوچولو شهریور 89 - پارک علی اف نخجوان شهریور ٨٩ - بازار جلفا     بهار 90 دامنه میشو - سوار بر کالسه صدرا شهریور ٨٩ - نخجوان تیر ٨٩ - پارک سراب پارک ملت زمستان ٨٩ ...
10 مرداد 1390

علاقه مندی های سانای

  دختر گلم بیشتر از همه به پارک وتاب بازی علاقه داری                                                            روزی نیست که با بابات  پارک نری.باید بابات تاب رو از قسمت جلو محکم بکشه جلو و هل بده ماشالله خیلی شجاعی اصلا نمی ترسی از سرسره به صورت خوابیده میای پایین . وقتی من باشما پارک میرم بیشتر وقتا دلهره دارم که خدا نکرده طوری بشی معمولا ...
2 مرداد 1390

سانای واستخر بادی

تابستان 89 این استخر رو سال 88 از بانه برات خریدیم . هوا گرم شده کار ما هم در آمده هر روز باید اینو پر کنیم  بعضی روزا شده سه بار آب تنی کردی یه روز هم غروب بود می خواستی آب تنی کنی بابات هم  مجبور شد استخر رو بیاره تو حموم اونجا بازی کردی . جمعه 24 تیرماه 90 ...
1 مرداد 1390