سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

قاصدک و ملخ

1390/8/8 9:26
921 بازدید
اشتراک گذاری

 

سانای من،از بچگی هر وقت قاصدک می دیدی فوری برمی داشتی فوت می کردی اون وقتا بابات کارش قزوین بود ،می گفتی برو پیش بابا .بعضی وقتا هم می گفتی مامان این قاصدک از طرف بابا اومده . این عکس هم مال تابستانه ،کنار گلدون بامبوها این قاصدک را پیداکردی .در تراس که باز می مونه همه چی میاد داخل خونه از گردو خاک گرفته تا ملخ . آره یه بار هم ملخ اومده بود.

سانای

نامحرم ها نگاه نکنند .

شاید می خواستم برم حموم لباس تنم نبوده یا شاید داشتم لباسامو عوض می کردم !!

 سانای

سانای

سانای

دختر شجاع

این ملخ گیری هم مردادماهه همون موقع که آبله مرغان گرفته بودی،  لکه های آبله روی صورتت ودستت معلومه .

بابات تو رو می خواد شجاع بار بیاره .مدام می گم اجازه نده بچه به جک وجانور دست بزنه .میگه ترسو نباشه بهتره .

دختر شجاع من وقتی همه پایین هستیم چیزی لازم داشته باشی خودت تنهایی می ری بالا برمی داری مگه اینکه تاریک باشه دستش به کلید برق نرسه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان علی
5 آبان 90 19:06
به به باریکلا به این دختر ناز شجاع خدا حفظش کنه. بوووس
مامان اسراواسما
6 آبان 90 15:09
سلام خسته نباشی خانمیمیگم این فسقلی چه کارا که نمیکنه.ماشالله
مامان ساينا
7 آبان 90 7:19
آفرين دختر شجاع.