سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

بهار بهار

1391/1/30 9:25
1,108 بازدید
اشتراک گذاری
 
بهار ،بهار
پرنده گفت یا گل گفت؟
خواب بودیم و هیچکی صدایی نشنفت

بهار بهار ...صدا همون صدا بود
صدای شاخه ها و ریشه ها بود

بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد اما خودت کجایی؟

وا بکنیم پنجره ها رو یا نه؟
تازه کنیم خاطره ها رو یا نه؟

 بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازه تر از فصل شکفتنم کرد

بهار اومد با یه بغل جوونه
عیدو آوورد از تو کوچه تو خونه

حیاط ما یه غربیل
باغچه ی ما یه گلدون
خونه ی ما همیشه
منتظر یه مهمون

* * *

 
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی

یه آشنا که مثل قصه ها بود
خواب و خیال همه بچه ها بود

یادش بخیر بچه گیا چه خوب بود
حیف که هنوز صب نشده غروب بود

آخ که چه زود قلک عیدیامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون


* * *

بهار اومد برفارو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد

چقدر دلم فصل بهارو دوس داشت
وا شدن پنجره ها رو دوس داشت

بهار اومد پنجره ها رو وا کرد
منو با حس دیگه آشنا کرد

یه حرف یه حرف، حرفای من کتاب شد
حیف که همه ش سووال بی جواب شد

دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صب تا شب دنبال آب و نون بود

* * *


بهار اومد اما با دست خالی
به یه بغل شکوفه ی خیالی

بهار بهار گلخونه های بی گل
خاطره های مونده اون ور پل

بهار بهار یه غصه ی همیشه
منظره های مات پشت شیشه

بهار بهار حرفی برای گفتن
تو فصل بی حوصلگی شکفتن

* **


بهار بهار پرنده گفت یا گل گفت
ما شنیدیم هر کسی خوابه نشنفت

شعر از :محمد علی بهمنی

           

          اردیبهشت

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز                    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

محیا یعنی تمام زندگی
30 فروردین 91 9:42
هم جلفا خوب بود با اون عکسهایی که انداختید هم که این شعر خیلی جالبه و به دل میشینه همیشه به سفر و خوشی
مامان ساينا
30 فروردین 91 14:04
مامان پریسا
31 فروردین 91 20:49
سلام این شعر خیلی قشنگه خسته نیاشید. عکسای مسافرت هم عالی بودن. همیشه خوش باشید.
مامان حنا
31 فروردین 91 23:36
از آشنایی با شما هم استانی عزیز خیلی خوشحال شدم رمز هم قابل شما رو نداره ایشالله که مطالب آشپزی مورد توجهتون واقع بشه
مامانی طهورا
1 اردیبهشت 91 10:27
سلام میشه یه تک پا بیایین و به طهورا رای بدین ایشاله جبران میشه
بهار(مامانی شهراد)
1 اردیبهشت 91 22:43
چه شعر قشنگیآپم
آرزوهای رنگی
2 اردیبهشت 91 10:09
سلام وتبریک به خاطر فرزند نازتان اگر دوست داشته باشید میتونم نقاشی فرزندتان را از روی عکسش بکشم ودر وبلاگم قرار دهم تا مشاهده کنید وبعد میتونید بخرید کارهایم رادر وبلاگم میتونید ببینید خوشحال میشم برام نظر بگذارید موفق باشید
آرزوهای رنگی
2 اردیبهشت 91 11:36
سلام.الان هیچ هزینه ای ندارد ونقاشی دخترتان را میکشم ودر وبلاگم قرار می دهم اگر خوشتان آمد وخواستید بخرید هزینه اش برای سیاه قلم تقریبا اندازه 30در40 باقاب معمولی 90000 تومان است وبرای رنگ روغن 40در 50هزینه اش 150000 تومان خواهد بود.
ریحانه کوچولو
2 اردیبهشت 91 15:28
سلام چه شعر قشنگی
سارا-تارا
3 اردیبهشت 91 8:56
سلام دوست عزیز. مطالب صفحات قبلی وبم رمز نداشتنو فقط 4 مطلب اخیر رمز دارن.


مامانی طهورا
3 اردیبهشت 91 9:58
سلام عزیزم مرسی از اینهمه لطف و محبتت فک کنم تبریزی هستین از آشنایی با شما خیلی خیلی خوشحال شدم ولی چرا رای ندادین
مامانی طهورا
3 اردیبهشت 91 12:06
عزیزیم رای یادیزدان چیخدی
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
4 اردیبهشت 91 1:16
سلام.الهی من این شعر و آهنگش رو خیلی دوست دارم.یه آرامش خاص به آدم میده. چه تقویم قشنگی.
مامان نیایش
4 اردیبهشت 91 9:21
خیلی شعر قشنگ و خاطره انگیزی بود ممنون لذت بردم شانای گلم ایشالا همه روزهای زندگیت بهاری باشه عزیزم
مامان کيانا
4 اردیبهشت 91 15:11
سلام خانومي....خيلي زيبابود...مثل هميشه....ميبوسمتون
مامان ماهان
9 اردیبهشت 91 13:56
خیلی زیبا بود
زهرا از نی نی وبلاگ213
9 اردیبهشت 91 17:08
سلاااااااااااااام من زهرا هستم یه پسر کوچولو دارم و یه نی نی ناز در راه. خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم. اگه مایل بودی منو به اسم نی نی وبلاگ213 لینک کن وخبربده تا منم لینکتون کنم مرسی
مامان اسراواسما
9 اردیبهشت 91 17:33
سلام شعر خیلی خوبی بودعکسای مسافرت هم عالی بود.
زهره مامان هلیا
9 اردیبهشت 91 22:00
سلام شعر زیبایی بود مرسی
محیا یعنی تمام زندگی
10 اردیبهشت 91 11:39
کم پیدایی هم استانی عزیزم سر بزن
مامان مانی
10 اردیبهشت 91 12:29
چه شعر قشنگی به به .....
یگانه
10 اردیبهشت 91 12:30
salam .... shere zibai bod lezat bordam
مهتاب
11 اردیبهشت 91 10:21
اینم آدرس بیا منتظرم
زهره مامان نیایش
12 اردیبهشت 91 8:52
نازنین جون
13 اردیبهشت 91 8:51
سلام خوبی چظوری مامان منم شعرای محمد علی بهمنیو دوست داره میای با هم دوست شیم؟
مامانی طهورا
13 اردیبهشت 91 10:10
سلام عزیزم چند روزیه که میخوام بیام بابت رای ازتون تشکر کنم وقت نمیشد ولی بالاخره امروز موفق شدم بیام ازتون ممنونم بخاطر محبتتون دلم میخواست اگه اجازه بدین لینکتون کنم نا سلامتی همشهری هستیم لطفا خبرم کنین
خاله ی نینیش
19 اردیبهشت 91 13:22
چقدر قشنگه این شعر و همینطور آهنگش که متاسفانه خیلی گوش نکردم . یه حس خاصی بهم دست داد وقتی خوندمش .... ممنون از حسن انتخابتون .