اولین روز مهد
اول مهرماه ٩١ است . ساعت ٧ صبح از خواب ناز بیدارت کردم تا راهی مهد کودک شوی خیلی خوشحالم که آمادگی لازم را برای مهد رفتن پیدا کردی. با ذوق و اشتیاق خاصی آماده رفتن شدی سفارش هایی که باید می کردیم را دوباره تکرار کردیم همه را قبول کردی .تا دم در مهد کودک من وبابات همراهیت کردیم و به خاطر اینکه شلوغ نشه به اولیا اجازه ورود نمی دادن باهم وارد حیاط مهد شدیم با نگاهم بدرقه ات کردم تا از پله ها بالا رفتی و داخل شدی.
خاطرات كودكي زيباترند
يادگاران كهن ماناترند
---------------------------------------------------
روز چهار شنبه ٢٩ شهریور ساعت ١٠ صبح جلسه اولیا با مربیان بود باهم به مهد رفتیم من داخل سالن جلسه رفتم وتو به اتاق بازی . همانطور که انتظار داشتم فوری دو تا دوست پیدا کردی ویه شعر هم یاد گرفتی
آفرین صد آفرین،هزار وسیصد آفرین، دختر خوب ونازنین ،فرشته روی زمین ،بپا یهو نخوری زمین ، از پله های زیر زمین ،زیر زمینش موش داره هزار تا خرگوش داره.
---------------------------------------------------
پست های قبلی مرتبط با مهد کودک یاد دوران دبستان و پیش به سوی آموزش