باز هم سوال و جواب
داشتی کارتون تماشا می کردی
سانای : مامان وقتی به دختر می گن پرنسس ، در مقابل به پسر چی میگن؟
من: میگن شاهزاده.
سانای: شاهزاده یعنی پسر شاه ؟
من : بله .
سانای: مامان الان دیگه شاه وجود نداره؟
من : چرا بعضی جا ها هست .
سانای : نه مامان، دیگه وجود نداره .چطور قدیما غول یا دیو وجود داشته الان دیگه نیستن نابود شدن . شاه هم اون قدیما بوده که نابودش کردن . راستی مامان شاه را کی نابود کرده ؟
من: ...
......................................................................................
امسال وقایع تاسورا وعاشورا را خیلی خوب درک می کنی از من می پرسی .
سانای :مراسم سینه زنی توی تهران هم هست ؟
من:آره.
سانای: توی آمریکا چطور ؟
من :خیلی کم.
سانای :چرا ؟
من : چون بیشتر مردم آمریکا مسیحی هستند تعداد کمی که مسلمانن، عزاداری می کنن.امام حسین امام مامسلمون هاست .
سانای : مردم تهران هم مسلمونن ؟
من:آره.
سانای : مردم ترکیه چطور؟
من: اونا هم مسلمونن .
.
.
.
یک روز بعد
سانای : مامان ماه محرم نبایدتوی برنامه های تلویزیون آهنگ پخش بشه ؟
من : عزیزم به احترام ماه محرم نباید پخش بشه .
سانای : ولی من توی یکی از برنامه هایی که ترکیه پخش میکرد شنیدم.
من:درسته مردم ترکیه مسلمونن ولی اهل سنت هستند برای همین زیاد معتقد نیستند ممکنه پخش شده باشه . ولی ما مذهبون شیعه هست.
باز بعد از یکی، دو روز ...
سانای (با تعجب): مامان ترکیه هم شیعه داره.
من: از کجا میدونی؟
سانای :آخه من دیدم داشتن سینه می زدن.
......................................................................................
سانای: توی ماه محرم عروسی می گیرن ؟
من : نه عزیزم امکان نداره کسی عروسی نمی گیره.
سانای : اگه یه دفعه عروسیش به ماه محرم خورد چی؟
من :نمی شه عزیزم تاریخ عروسی را خود آدم تعیین می کنه تاریخ تولد نیست که بیفته ماه محرم .
سانای : اگه یه دفعه شد؟
من :گفتم نمی شه
اونروز من کنجکاوی نکردم که چرا این سوال را می پرسی دیگه فراموش کردم .
ضمن صحبت با عمه ات، به من گفت که پنج شنبه عقد یکی از فامیل های شوهرش هست چون قبل از محرم جواب بله دادن می خوان بدون هیچ مراسمی عقد کنن .می گن خوبیت نداره دو ماه بدون عقد باشن و....
دوباره دیروز پرسیدی
سانای : مامان توی ماه محرم می شه سی دی (منظورت آهنگ شاده) گذاشت؟
من : نه
سانای : محرم تموم شده؟
من: نه دوازده روز مونده تموم بشه .
سانای : به من می گفتی ماه محرم عروسی نمیشه گرفت چرا فامیل عمه اینا عروس می گیرن.
من: عزیزم عروسی نمیگیرن فقط بدون سرو صدا عقد می کنن.
من تازه متوجه شدم این همه سوال تو در مورد محرم وعروسی عقد اونا بوده .
......................................................................................
این روزا که همه جا بحث تاریکی مطلق زمینه از مربی ات پرسیدی
خانم سه روز که هوا تاریک می شه ما باید بیام مهد؟
با بابات صحبت می کردیم اگر واقعیت داشته باشه دما ٤٥ درجه زیر صفر خواهد شد آب وگاز یخ می زنه ممکنه برق هم قطع بشه باید یه فکری برای اون سه روز بکنیم .حالا هر چی مواد غذایی روزانه می خریم میگی مامان برای اون سه روز تاریکی دارین می خرین ؟
صبح آشپزخونه را تمیز می کردم میگی مامان میترسی آب یخ بزنه داری تمیز می کنی؟
با توپا برات چرخش زمین به دور خودش و دورخورشید و کسوف وخسوف را توضیح دادم خوشت اومده میگی باز هم برام از ماه وخورشید بگو.
قاره ها را یادت دادم تا قاره آمریکا را می گفتم
سانای: آمریکا را بنداز تو آشغال .
من :یعنی چی؟
سانای : خوب آمریکا دشمن ماست دوستش ندارم.
من: تو درست را یاد بگیر کاری به اینا نداشته باش .
دخترم دوست ندارم دل پاکت را با کینه پر کنند ای کاش توی برنامه های شما کودکان دوستی را به جای دشمنی آموزش بدن .
درضمن سوالات مختلفی هم در مورد نابودی زمین وقیامت وبهشت وجهنم می پرسی که معمولا از جواب دادن طفره می رم دوست ندارم از مردن چیزی بگم .
......................................................................................
سانای: میدونی چرا ابراهیم آهنگ ماوی ماوی ماس ماوی راخونده ؟
من:چرا؟
سانای : چون دوست داره یه دختر چشم آبی خوشگل داشته باشه.
......................................................................................
به آینه نگاه می کنی ومی گی
میشه من برزگ شدنی مانکن بشم ها چون لاغر وقد بلندم
......................................................................................
باهم عکسای وبلاگ یکی از دوستای وبلاگی را میبینیم . دختر بچه یه عکس داره که فقط پوشک تنش داره .
با لحن محکم میگی بی تربیت لباس نپوشیده .
میگم سانای جون بچه هست اشکال نداره تو هم همچی عکسی داری .عکست را نشون میدم.
می گی اینکه اشکال نداره کنار دریام