شرح حال این روزها
عزیز جان سانای:
این روزا بر خلاف قبل دوست داری همش ازت عکس وبخصوص فیلم بگیریم .
چند روز پیش می خواستی چایی بخوری استکانت کثیف بود خواستم بشورم از دستم گرفتی که بده من بشورم و خواستی ضمن شستن ازت فیلم بگیرم مثل برنامه های آموزشی تلویزیون توضیح می دادی که چطوری باید شست .
علاقه زیادی به جمع کردن تخم گل ها داری همیشه موقع برگشتن از مهد کودک میوه درختای چنار که افتادن زمین را برمی داری و پر پر شون می کنی که مثل تخم گلها بشه و میبری برای مامانم که بیا بکار . دیروز ظهر هم چند تا توی جیب پالتوت داشتی وگفتی می خوای توی گلدون بکاری و فیلم بگیرم و باز مثلا برای بچه های توی خونه توضیح می دادی که داری چیکار می کنی ودر آخر هم گفتی بچه ها ما روزهای دوشنبه و چهارشنبه برنامه داریم پس تا روز چهارشنبه خدانگهدار.
از زمانی که پای دریا به خاطر تصادف بخیه خورده روی همون قسمت پات با خودکار بخیه می کشی و به همه نشون می دی و یا ماژیک قرمز به دستت می زنی وبا هیجان نشونم می دی که داره خون می یاد.
اگه خدا نکرده یه ذره دست وپات خراش برداره باید چسپ بزنی حالا خوبه که اگه چسپ زخم نباشه نوار چسپ هم قبول داری .
توی این عکس هم الکی به پیشونیت چسپ زدی .
به برنامه های تلویزیون که خیلی علاقه داری برنامه "یه ته نک " رامی بینی . وهمیشه نمایش کارهای خارق العاده را انجام می دی مثل غیب نمودن بابات وخواندن ترانه و....
در عکس زیر که از فیلم کپی کردم با دهن بسته آهنگ ترانه های ترکی را می خونی وبه ما می گی تشخیص بدین کدوم ترانه هست .
در مورد آموزش زبان هم بگم :
تا ده بلدی به انگلیسی بشماری و همه حروف انگلیسی را هم یاد گرفتی بخونی وبنویسی وبه ترتیب بگی واز لغاتش تا حد کتاب آموزشی مهد بلدی ، در ضمن سوره توحید را به انگلیسی هم حفظ کردی .البته حروف و اعداد را یا توی مهد یاد گرفتی یا از جعبه آموزشی آوا .ولی عوضش ترکی استانبولی را خیلی خوب مثل ترکی آذری حرف می زنی طوری که توی فیلم ها بعضی جملات راکه من نمی دونم برام ترجمه می کنی .
بعضی وقتا که حرفا یا اصلاحات جالب می گی من از ذوق می خندم ناراحت می شی گریه می کنی که چرا به حرفای من می خندی .
دوست داری همش صورتت را نقاشی کنی
سوره های: حمد ، توحید ، کوثر ، ناس، والعصر ،دعای فرج و دعای امّن یجیب المضطرّ را حفظ کردی.