سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

آبله مرغان

1390/5/13 0:57
1,267 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم یادته دیروز می گفتم شب قبل تب داشتی ؟نگو داری آبله مرغان می گیری .دیروز بابات دو تا جوش رو بدنت دیده بود نشونم داد گفتم پشه نیش زده با اینکه پشه تو خونه ندارم ولی فکر نکردم آبله مرغان باشه آخه دریا یه ماه پیش گرفته بودی  تو پیشش  بودی نگرفتی آیناز که برا عروسی عمو اومد گرفت .من هم فکر کردم دیگه زمانش گذشت اگه قرار بود بگیری همون اول می گرفتی.  عزیزم فکرکنم  الان آبله بزنی بهتراز زمانی که بزرگ شی و بزنی می گن آدم بزرگ شدیدتر می گیره . شب هر چی کار کردم شام نخوردی اینو هم بگم از صبح با بابا رفته بودی تبریز تو خونه خاله بودی وبابا هم رفته بود به کاراش برسه اونجا هم چیزی نخورده بودی برا همین شب خیلی اصرار کردم شام بخوری که نخوردی . گفتی شکمم درد می کنه گفتم گشنه ای برا همین بعد نگاه کردم آبله هارو دیدم فورا با بابات رفتین داروخونه کرم کالامین استامینوفن ودیفن هیدرامین گرفتین .شربت هارو خوردی وکرم رو به تنت مالیدم واصرار می کردی پتو رو روت بندازم وخوابیدی. موقع خواب ناخناتو گرفتم که کوتاه باشن وموقع خارش زخم نکنی ودوباره کرم زدم الهی بلا به دور باشه وزودتر خوب بشی .پس یادت باشه سه مرداد ٩٠ آبله مرغان گرفتی

بابات بغلت کرد و محکم به سینه اش فشار داد گفتی نکن آبله مرغانم درد می کنه

کرم که میزدیم زود پاک می کردی بیشتر وقتها مجبور می شدم موقع خواب بزنم ٠رنگ کرم صورتیه اینجا می گی پنلگ صورتی  شدم مثل پلنگ خال خالی یم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رها
5 مرداد 90 13:31
الهی به سلامتی زود خوب بشی خاله جون جیگرتو قربون
هاله & termeh
21 مرداد 90 23:10
دختر خوب و قوی سلامتی همیشه با تو هست