سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

چند دونه عکس

1390/6/5 9:59
1,369 بازدید
اشتراک گذاری

 

نوش جونت

رفته بودیم روستا یه سطل  خالی بود گذاشتی رو سرت بابات خواست ازت عکس بگیره نزاشتی وچشماتو بستی و براهمین خوردی زمین ودندونت خون اومد و زانوت هم زخمی شد گریه کردی وبهانه پارک رو گرفتی بابات وعمو (شوهر خاله) بردنت چشمه ،برگشتنی یه تخته پیدا کرد وبا اره برید و با دریل سوراخ کرد وبرات این تاب سنتی را درست کرد حالا هر وقت بریم می تونی تاب بازی کنی.

 niniweblog.com

 

بادکنک ماری از خودم بزرگتره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آتین
30 مرداد 90 13:22
به به چه بلالی گاز میزنههههههههه نوش جونتتتتتتتتت
helia & sara
1 شهریور 90 10:12
سلام خاله ممنون از اینکه به ما سر زدین دخملی خیلی خانومه ژستاش کلا" با بچه های دیگه فرق می کنه خیلی بامزه و با وقاره راستی شما کجا هستین به شبستر نزدیکین؟ آخه منم زادگاه پدری و مادریم نزدیک شبستر است؟ من خودم متولد تبریز هستم همسن سانای جون که بودم اومدم تهران
مامان نیایش
1 شهریور 90 16:28
عکسات خیلی خوشگل شده خاله جون دست مامان درد نکنه