سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

سانای و کشف درد

1390/9/23 15:18
1,205 بازدید
اشتراک گذاری

شب به من گفتی مامان دندونم درد میکنه گفتم بخاطر اینکه با  چای و شیر زیاد قند می خوری .

صبح ساعت ده  از دانشکده زنگ زدم بیدار نشده بودی به عمه گفتم که بره بالا بیدارت کنه باز بیدار نشده بودی خودم بهت زنگ زدم بیدار شدی واعتراض کردی که مامان چرا زنگ زدی ونمی زاری بخوابم من خوابم می یاد دوباره خوابیده بودی . بعد بابا بهروز تو را برده بود خونه خودشون . به اونجا زنگ زدم خودت شاد وشنگول گوشی تلفن را برداشتی گفتی :

مامان دیشب که بهت می گفتم دندونم درد میکرد دندونم نیست ها لپم هست .

گفتم :زخم شده از کجا فهمیدی توی آینه دیدی .

گفتی : نه دندونامو به هم فشار دادم دیدم درد نمیکنن از اونجا فهمیدم که دوندونم نیست لپمه .

 سانای عزیزم کاش  درد از دندونت نباشه می دونم امروز و فرداست که درد دندونت شروع می شه واجازه نمی دی ببریمت دندون پزشک . تلفنی بهت گفتم که سانای اگه دندونت درد کنه اونوقت باید بریم دندون پزشکی . دندون پزشک بهت جایزه بده .

ماجرای کادو دادن دندون پزشک توی ذهنت مانده بودم زمانی که تو را به متخصص دندان پزشک کودکان برده بودیم شاهد بودی که هر کودکی که داخل می رفت جایزه بدست بیرون می امد.

به منزل که رسیدم احساس کردم قانع شدی به دندان پزشکی بریم چون همش  از کار مرد عنکبوتی که دکتر به یه پسر بچه داده بود سوال میکردی.

 باز هم جای شکر دارد که قبول کردی بری دندون پزشکی .

 

سانای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

بهار(مامانی شهراد)
23 آذر 90 16:39
سلام گلم آپ کردم بدو بیا که شهراد منتتظرته
مامان ماهان
25 آذر 90 15:50
با پست تولد آپم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
25 آذر 90 16:10
الهی.خانمی شدیها. واااااای که چقدر بده دندون پزشک بردن اطفال.
مامان پرنیا
26 آذر 90 12:26
سلام از توجه شما به وبلاگمون بسیار خرسندیم .راستی چرا شماتو مسابقه شرکت نمی کنید کد دخترم 100است خوشحال می شیم به ما رای بدیدشما هم کد خودتون رو به ما ارسال کنید
مامان اسرا واسما
26 آذر 90 17:45
سلام خسته نباشی!واااااای دندون اسرای منم درد میکنه
مامان علی
26 آذر 90 21:24
خیلیم دختره شجاعیه سانای جان. من هنوزم که هنوزه از دندون پزشکی می ترسم. آفرین سانای جون از الان می دونه چه جوری با مریضیش کنار بیاد
مامان آتین
27 آذر 90 4:01
ای جونممممممم به این دختر شجااااااااع بوووووس
مامان فاطمه
27 آذر 90 17:37
سلام قربون قدمتون که به کلبه ما سر میزنید انشالله که سانای جون همیشه سلامت باشه پست طولانی مینویسی دوست دارم کامل بخونم وقت نمیکنم سانای جونو ببوسید
ماجراجويي هاي جغله كوچولو
29 آذر 90 15:08
جغله: سلام .تبريك ميگم. وبلاگ خيلي خوبي دارين ايشالا خانوادگي سلامت و موفق باشين . مطالب وبلاگ من با عكسهاي خانوادگي بروز شد خوشحال ميشم تشريف بيارين لطف ميكنيد اگرمن رو توي وبلاگتون لينك كنين www.jegheleh.niniweblog.com
مامان فاطمه
30 آذر 90 17:56
شادیتون 100 شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما یلدا مبارک . . .