سانایسانای، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

سانای ، شهره پاکی

برای دخترم سانای

1390/10/19 8:28
928 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم سانای ،باز هم می خوام برات بنویسم از خودت ،از شیرین زبونیات از کارهایی که انجام می دی .

عمر زندگی انسان خیلی کوتاهه تا بجنبه می بینه  پیر وسالخورده شده. بدون آنکه به همه خواسته هاش و آرزوهاش برسه ولی امیدوارم تو به همه خواسته هات و آرزوهات برسی  عزیزم برای مادرای شاغل روزا خیلی زود می گذره. مثلا خود من صبح که از خونه می زنم بیرون ،برای زمانی که برمی گردم خونه، برنامه می ریزم .چهار ونیم عصر خسته می رسم خونه ودیگر حالی برای برنامه های ریخته شده ندارم قدری استراحت می کنم و شامی مهیا می کنم وخیلی کم فرصت دارم که با تو بازی کنم .تو هم هی ساعت را نگاه می کنی تا به شش و نیم برسد وبابات از راه برسد وقدری باهم بازی کنید یا  مانیتور را درست کند تا با کامپیوتر بازی کنی آخه عزیزم از بس بازیهای کامپیوتری انجام می دی به خاطر نگرانی از اذیت شدن چشمای نازت به قول مامان دریا چشمهای گیلاست ،مجبورم کابل برق مونیتور را شل کنم تا خاموش بشه ومی گم از بس کار کردی مانیتور داغ کرده صبر کن بابا بیاد درست کنه . خودت هم متوجه می شی این کار عمدیه چون بهم میگی مامان تو هروقت پشت میز می ری مانیتور خاموش می شه٠ عزیزکم منو ببخش مجبورم محدودت کنم البته الان دیگه یاد گرفتی که هر وقت بگیم سانای دیگه بسه. میای کنار.ولی با این کارم موقعی که دانشکده هستم خیالم راحتره.

چند وقت پیش موقع که می اومدم دانشکده اجازه دادم که بازی کامپیوتری انجام بدی یک قسمت  از  بازی را بلد نبودی چیکار کنی(٥٠ تا بیشتر بازی کودکانه روی کامپیوتر نصبه )  به بابات زنگ زده بودی پشت تلفن یه ربع برات توضیح داده بود ولی باز نتونسته بودی از بس گریه کرده بودی آقاجان ومامان صغری از پایین اومده بودن آروم نمی شدی  مامان صغری می گفت کامپیوتر هنگ کرده واجازه نمی دادی ریست کنم . (مامان صغری با اینکه که کم سواده ولی خیلی باهوش و با استعداده واطلاعات عمومی فوق العاده بالایی داره وبعضی وقت ها من خودم تعجب می کنم)بالاخره به آقاجان گفتم برق خونه را قطع کنه تا فکر کنی برقا قطع شدن وآروم بشی . که این طور هم شده بود .  

زمانی که چیزی نمی نویسم فکر می کنم حرفی برای گفتن ندارم ولی موقع نوشتن همه کارهای شیرنت به ذهنم هجوم می کنن برای اینکه پست طولانی نشه وخوندنش خارج  از حوصله نباشه همین جا تموم می کنم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
20 دی 90 21:05
سلام.خوبید؟ اتفاقا من هم یه هفته ای هست که مجبور شدم همین حیله کابل رو بکار ببرم.البته ماهان خیلی اهل کامپیوتر یا تلویزون نیست ولی یه هفته س که سی دی ماشینهای 2 رو براش خریدیم و چون براش تازگی داره روزی چندبار میخوادببینه و بعد از اونم یه سر به برنامه آرین میزنه.من هم مجبورم کابل رو بکشم تا باباش بیاد.
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
20 دی 90 21:06
چقدر عذاب وجدان مادرای شاغل زیاده.