آشپز باشی
داشتم پلو را می کشیدم تا شام بخوریم دم کن را برداشتی و روی سرت گذاشتی وبه قول خودت شدی آشپز .هر وقت تلویزیون برنامه آشپزی داشته باشه منو صدا می زنی میگی: مامان بیا برنامه مورد علاقه تو را نشون می ده . این روز ا خیلی خوب غذا می خوری قبلا موقع غذا خوردن بشقاب به دست توی خونه دنبالت راه می افتادم اگه سه یا چهار قاشق می خوردی خیلی خوشحال می شدم. به بابات می گم من الان راضی ام سانای خوب غذا می خوره تو هم یاد گرفتی بعد از غذا ازمن می پرسی مامان از من راضی هستی ؟ من هم باید ازت تشکر کنم وبگم آفرین سانای غذاتو کامل خوردی. اومدی توی آینه خودتو ببینه بابات ازت عکس گرفت. ...